لایحه حجاب یا پختِ خورش ایرانی در ماکروویو
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۹۹۱۶۲
بین «تغییر» و «تکان» فرهنگی تفاوت وجود دارد. تغییر فرهنگی، مسیری تدریجی است. مسافری است که با طمأنینه بهسوی مقصد نمیشتابد بلکه طیِ طریق میکند. تغییر فرهنگی آرامآرام اتفاق میافتد. لاکپشت است در مقابل خرگوش چموش!
تغییر فرهنگی مانند برخی خورش های ایرانی است که باید روی شعلهای ملایم و نه سرکش؛ آرامپز شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مثلاً خانواده هستهای در مقابل خانواده گسترده را در نظر بگیرید. آیا کسی میتواند با اطمینان بگوید که برای مثال تغییر از خانوادۀ گسترده به خانواده هستهای در سال ۱۳۲۵ یا پیش از آن در سال ۱۲۹۵ اتفاق افتاد؟ اساساً آیا میتوان به سال مشخصی اشاره کرد؟ نمیتوان، چون این تغییر آرامآرام اتفاق افتاد و به همین دلیل کسی متوجه آن نشد.
شاید گاهی آدمها در دورهمیهایشان درباره خانواده در قدیم حرف بزنند ولی تنها پژوهشگران اجتماعی و جامعهشناسان به چنین تغییری توجه خاص نشان دادند و علل مختلف آن را در مطالعات خود بررسی کردند.
اهمیت یافتن کودک و دوران کودکی در خانواده ایرانی، و یا تفکیک اتاق والدین از سایر اعضای خانواده را در نظر بگیرید. آیا میتوان گفت که برجستهشدن کودک و کودکی در پاییز ۱۳۶۵ و یا در مرداد سال ۱۳۵۴ اتفاق افتاد؟ نمیتوان گفت. چون تغییرات اجتماعی و فرهنگی یکشبه رخ نمیدهند. آهستهآهسته زمینههای چنین تغییری فراهم میشود و آرامآرام رخ میدهند.
به همین دلیل ما وقتی به گذشته نگاه میکنیم، و وقتی زندگی خودمان را با کودکانمان مقایسه میکنیم میدانیم و میبینیم که کودکان امروز در مقایسه با نسلهای پیشین، قدر و منزلت بهتر و بالاتری دارند ولی حتی جامعهشناسان هم نمیتوانند بهیقین بگویند که اهمیت یافتن کودکی، برای مثال، در نیمه دوم سال ۱۳۷۰ یا در شهریور ۱۳۸۰ رخ داد. این نوع تغییرات نرمنرمک رخ دادهاند بدون آنکه توجه سریعِ افراد جامعه را جلب کنند.
در مقابل، تکان فرهنگی همراه با شتاب و سرعت است؛ همانند سیل که حاصل طوفانی سهمگین است. سرازیر میشود ولی نمیماند.
تکان فرهنگی؛ رفتن بهسوی مقصد باشتاب است. تفاوت در اینجا بین شتافتن و رفتن است. گذاشتن همان خورش ایرانی در ماکروویو است که قرار است سریع آماده شود و ما را سیر کند. در اینجا دیگر کیفیت برایمان اهمیت ندارد و ما فقط میخواهیم از شرّ گرسنگی خلاص شویم.
تکان فرهنگی، پرجوشوخروش است. تحققیافتن فراگیرترین رؤیاها در فشردهترین زمان ممکن است. در تکان فرهنگی، بیطاقتی برای رسیدن به مقصد وجود دارد و مسیر؛ بیاهمیت و بیجلوه میشود. نسکافه فوری و فوتی در مقابل قهوۀ جاافتاده است.
جامعهشناسان معتقدند که «فرهنگ ثابت ولی متغیّر است». به این معنا که فرهنگ تغییر میکند ولی چون تغییر در فرهنگ بسیار آرام است گویی که ثابت به نظر میرسد، همانند ماه که از دور ثابت است ولی به دور خود میچرخد.
بر خلاف تغییر فرهنگی که حاصل نوآوریهای فنآوری، گسترش رسانهها، گسترش حیات شهری، و گسترش ارتباطات بین جوامع است، تکان فرهنگی غالباً دستاورد و مقصود برخی حاکمیتهاست. منظور آنکه حاکمیتها؛ بهویژه آن دست از حاکمیتها که نسبت به تجربه تاریخی جوامع و ماهیت فرهنگ بیتوجهاند معمولاً در پی «تکان فرهنگی» اند. بحث را کمی ملموستر کنم.
وقتی گیرندههای ماهوارهای بهعنوان یک فنآوری جدید وارد ایران شد جامعه ایرانی بهتدریج داشت با آزمایشوخطا شیوه استفاده از آن را ممارست میکرد و میآموخت. کارشناسان و نخبگان عرصۀ فرهنگ و رسانه داشتند نحوه استفاده از آن را برای خانوادهها توضیح میدادند و تشریح میکردند. سیاست رسمی به ناگاه مداخله نمود و این فنآوری را از مسیر طبیعی خود (تغییر فرهنگی) خارج کرد. در نتیجه ماهواره به عرصهای پنهان و رؤیتناپذیر انتقال یافت و باتوجهبه ممنوعیت، کارشناسان هم ترجیح دادند تا دیگر درباره آن گفتگو نکنند.
ویژگی سیاست رسمی در ایران آن است که هم خودش به دنبال تکان فرهنگی است و هم باعثوبانی تکان فرهنگی از سوی جامعه میشود ولی این دو شکل از تکان فرهنگی با هم تفاوت بسیاری دارند.
برای مثال سبک زندگی، زاد و ولد، جشن، لباس، موسیقی، اعتقاد یا بیاعتقادی و پدیدۀ جوانی را در نظر بگیرید؛ در دهههای گذشته در همه این امور ما شاهد تغییر فرهنگی بودیم که ویژگی آن تدریجیبودن است، ولی سیاست رسمی به ناگاه و در برهههای زمانی مختلف به این امور حساسیت نشان میداد و با تعریف «قرارگاههای» مختلف در عرصه امور فرهنگی، در پی ایجاد تکان فرهنگی برمیآمد.
اغلبِ «نقشههای راه فرهنگی» که نهادهای رسمی تعریف کردند و تعریف میکنند در واقع بازتابی از تکان فرهنگی است یعنی تحقق فراگیرترین رؤیاها در فشردهترین زمان ممکن. حاصل این تکانهای فرهنگی، خارجکردن جامعه از مسیر تغییر فرهنگی، و قراردادن آن در وضعیت لجبازی و مقاومت بوده است.
به عبارت دیگر، جامعه از مسیر طبیعی (تغییر فرهنگی) خارج گشته و با لجبازی و مقاومت، از خود «تکان فرهنگی» نشان داده است.
به همین دلیل در سطرهای قبل بیان شد که اشتیاق سیاست رسمی به تکان فرهنگی، همواره باعث شکلگیری نوعی دیگر از تکان فرهنگی از طرف جامعه شده است.
لایحه حجاب و عفاف و دهها لایحه دیگر را هم از همین منظر میتوان تحلیل کرد. جامعه ایرانی در قالب تغییر فرهنگی در حال پیمودن مسیری تدریجی بود. افراد جامعه نیز توجه چندانی به این مسیر یا به این تغییر نداشتند همانطور که به تغییر خانواده گسترده به هستهای یا اهمیت یافتن کودک و کودکی نیز توجه خاص و ویژه نداشتند. اکنون اما سیاست رسمی به دنبال تکان فرهنگی در این عرصه است. نتیجه آنکه شاهد تکان فرهنگی از طرف جامعه هستیم و خواهیم بود.
استدلال جامعهشناسان را جدی بگیرید. فرهنگ ثابت، ولی متغیّر است. عرصه فرهنگ عرصه «تکان فرهنگی» نیست. اساسا انقلاب فرهنگی از منظر جامعهشناختی غیرممکن است. تکان فرهنگی میآید و میرود و فاقد کوچکترین دستاورد ماندگار است. تجربه جهانی این ادعا را تأیید میکند.
فرهنگ عرصۀ آرامپزی است. فرهنگ عرصه گفتگو، استدلال و اقناع است. «تکان فرهنگی» مانند سیلی است که به ناگاه همه توجهات را به خود جلب میکند ولی ویران میکند و میرود.
تکان فرهنگی مانند تصادفی در جاده است که فقط دقایقی سرعت رانندگان را میکاهد. اصل؛ تغییر فرهنگی است و کسانی که شایسته آناند تا در این عرصه با جامعه گفتگو کنند نه قرارگاهها یا سیاستمداران، که اصحاب فرهنگاند.
بیشتر بخوانید:
۲۱۶۲۲۰
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1798507منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: حجاب کشف حجاب بی حجاب سیاست رسمی تغییر فرهنگی جامعه شناسان تکان فرهنگی لایحه حجاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۹۹۱۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«بی حجابی» گرهای که با دست باز میشود
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مصطفی خدابخشی- طی روزهای اخیر موضوع حجاب وعفاف به عنوان یک موضوع مهم فرهنگی یکبار دیگر با اجرای «طرح نور» از سوی فراجا و با نزدیک شدن به نهایی شدن لایحه حجاب در مجلس شورای اسلامی محور توجه قشر گسترده ای از مردم جامعه قرار گرفته است.
طرحی که به دلیل نبود برنامه ریزی مدون و انجام وظیفه از سوی دستگاه ها، سازمان ها و نهادها در حوزه عفاف و حجاب پس از حدود 20 ماه کش و قوس فراوان در بین ارکان مختلف تصمیم گیر فرهنگی کلان جامعه یکبار دیگر با تغییر نام از سوی نیروی انتظامی به مرحله اجرا گذاشته شده تا این نیرو به تنهایی در این میدان خطیر بار سنگین بر زمین مانده دیگر نهادها را به دوش بکشید، شاید که در قبل آن اوضاع آشفته نوع پوشش در جامعه سامانی یابد.
طی ماه های گذشته موضوع حجاب و نمایش نسخه جدیدی از آن که سنخیتی با جامعه اسلامی ایرانی ندارد ابعادی فراتر از حوزه فرهنگ به خود گرفته تا شیطنت رسانه ای آن را به نماد و رویکردی سیاسی امنیتی برای رویا رویی با نظام اسلامی مبدل سازد. یقینا شرایط ایجاد شده در مقوله حجاب در این روزهای جامعه زائیده یک رویداد و یا مولفه ای تک بعدی نیست بلکه باید آن را معلولی از مسائل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دانست که با چاشنی فتنه انگیزی به صورت گسترده جامعه را به سه بخش درگیر، همسو و ضد تبدیل کرده است.
بر این اساس و باتوجه به قرار دادن پازل های شکل گیری این رویداد فرهنگی و اجتماعی که ردپای برنامه ریزانی غربی در آن به راحتی مشهود است باید کشف حجاب را جز در مواردی معدود که ناشی از کم دانشی و عدم برخورداری از تحلیل درست است، آن را شعاری بصری بر علیه نظام حاکمه دانست. برهمین اساس رویا رویی با آن نیاز به دست فرمانی جدید دارد، دست فرمانی که بتواند این حرام شرعی و حرام سیاسی که به چالش مهم ماه های گذشته کشور مبدل شده است را مدیریت و سلامت بصری را به جامعه ارائه کند.
حال سوال اینجاست آیا با توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه باید چشم بر مقوله عفاف و حجاب بست؟ آیا می توان به بهانه حفظ وحدت و انسجام اجتماعی، انسجام دینی را نا دیده گرفت؟ پاسخ به این سوال را می توان در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب اسلامی یافت به گونه ای که ایشان حجاب را مولفه سوم مورد نیاز جامعه امروز بعد از موضوعات اقتصادی و منطقه ای دانسته اند. بر این اساس حجاب را باید نقطه مرکزی حکمرانی فرهنگی و نمادی از فرهنگ دیرینه مردم ایران زمین در نظام و ساختاری دینی در طول تاریخ دانست که بن مایه آن شکل دهنده ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران است. به عبارت بهتر چشم پوششی بر این واقعیت یعنی رسیدن به نقطه پایان حکمرانی فرهنگی در ایران.
یعنی همان چیز که دشمن طی سال ها برای آن برنامه ریزی کرده و رویای شیرین آن را برای خود تصویر کرده است. رویایی که می توان آن را با اطلاع رسانی صحیح و استفاده نو آورانه از ابزارهای رسانه ای و با افزایش سطح آگاهی مردم از این فرایند به سراب تبدیل کرد.
عبور از این میدان پر مخاطره نیاز به نقشه عملیاتی دارد. متاسفانه در فرایند روایت میدان آنچنان که باید و شاید نتوانسته ایم میدان داری کنیم و عملا میدان در این بخش به شهروند خبرنگاران ضد امنیتی واگذار شده که سازنده خوراک خبری برای رسانه های معاند هستند. کسانی که به صورت عمده نقش موثری در مخالف سازی مردم با مقاله حجاب دارند اما کمتر دیده می شوند. حال باید در این میدان فرهنگی به بحث رسانه توجه ویژه ای شود تا حجاب به عنوان یک حکم شرعی در جامعه باز تعریف و مردم بر لزوم رعایت حدود آن آگاهی یابند. تحقق این مهم میسر نخواهد بود جز افزایش سواد رسانه ای مردم و استفاده درست دستگاه های تبلیغاتی از رسانه. این یعنی استفاده از ابزار فرهنگی برای یک رویداد یا تهاجمی فرهنگی.
یقینا موضوع حجاب در کشور ما کلاف سر در گم و غیر قابل حل نیست و هم زمان با یافتن سر رشته آن می توان امید به باز کردن گره آن داشت. گره ای که می شود آن را با دست باز کرد و نه با دندان. یقینا میدان مبارزه فرهنگی نیازمند نقشه عملیات فرهنگی است و در آن ترازوی رویکردهای ایجابی می بایست بر رویکردهای سلبی سنگینی کند چیزی که امروز برعکس شده و همین عامل باعث شکل گیری تقابلی جدید با حجاب خواهد شد.
انتهای پیام/